n i g h t - n a m a


صفحه اول
پروفايل من
قالب هاي نايت نما



دو شنبه 8 خرداد 1391 | 20:31 |

دلم گرفته...

دوباره هوای تو رو داره...

چشمای خیسم واسه دیدنت بی قراره....

این راه دورم خبر از دل من که نداره...

آروم ندارم یه نشونه میخوام واسه قلبم...

این دل تنهام دوباره هوای تو رو داره....

 

 



شنبه 6 خرداد 1391 | 13:52 |

بيـــا براي يکــبار هــم که شـــده…

دست به خلاف بزنيـم…!

من اندوه تـــو را مـــي دزدم…! تو تنهـايـي مـرا…!!



جمعه 5 خرداد 1391 | 13:46 |

دل آدما...

شيشه نيست که روي آن " ها " کنيم...

بعد با انگشت يه قلب بکشيم و....

وايسيم آب شدنش رو تماشا کنيم و کيف کنيم ....!!!

رو شيشه نازک دل آدما اگه قلبي کشيدي...

بايد مردونه پاش وايسي...

بي بهونه......



جمعه 5 خرداد 1391 | 13:36 |

اي ثانيه ها مرا تب آلود کنيد.......

سرتاسر خانه را پر از عود کنيد.......

چشمان حسود کور ، عاشق شده ام......

اسفند براي دل من دود کنيد .........



جمعه 5 خرداد 1391 | 13:31 |

زن جنس عجيبي ست ......
چشم هايش را که مي بندي.....
ديد دلش بيشتر ميشود...... !
دلش را که ميشکني.....
باران لطافت از چشم هايش سرازير ......
انگار درست شده تا روي عشــــق را کــــــم کند ......!!!
و امان از چشمانش.........




جمعه 5 خرداد 1391 | 13:25 |

بهانه هاي ماندنم يکي يکي تمام مي شوند....

مي شمرم...... يک...... دو....... سه.......

اين چند بهانه ي کوچک هم که تمام شود........

مي روم....... بي بهانه....... بي باز گشت......

کمي آرامتر...... اين پيچ را که بگذري...... تنهاي کمينت را نشسته.......

بي کسي آغوش گشوده........کمي آهسته تر .....



جمعه 5 خرداد 1391 | 13:16 |

اين روزها....اين روزها....
امان ازاين روزها که نه ميگذرند.....
و نه بهترميشوند.......




جمعه 5 خرداد 1391 | 13:13 |

من راي ميدهم...
به کسي که قول دهد....
تمام خيابانهاي اين شهر را ...
و خاطره هايش را ...
عوض کند .....




پنج شنبه 4 خرداد 1391 | 20:19 |

نه . . .
قبول نيست . . . !
اين که فقط رفتن نيست . . .
قتل است . . . !
عمد ِ عمد ِ عمد . . . !